چکیده :
نیروی درونی وجود هر انسان که به عنوان محرکی برای انجام کارها عمل میکند، انگیزه است. انگیزه همانند بازویی حرکتی به انسان قدرت میدهد تا برای انجام امور خود با تلاش مضاعف به پیش رود.
نیروی درونی وجود هر انسان که به عنوان محرکی برای انجام کارها عمل میکند، انگیزه است. انگیزه همانند بازویی حرکتی به انسان قدرت میدهد تا برای انجام امور خود با تلاش مضاعف به پیش رود. یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در موفقیت انسان، برخورداری از انگیزه لازم به شمار میرود. بدون وجود چنین شاخصهای، احتمال بروز مشکلات و در نهایت شکست انسان بسیار بالا میباشد. اهمیت این موضوع تا اندازهای است که حتی امکان دارد، در رقم زدن سرنوشت زندگی فرد نیز تاثیرگذار باشد و او را به سمت خوشحالی و با نشاطی یا شکست و نیستی سوق دهد. انسان در بطن وجود خود به آرامش و با نشاط بودن گرایش دارد. نبودن اشتیاق لازم در انجام کارها زمینه شکست و ناکامی را برای فرد به دنبال دارد. به بیان دیگر یکی از دلایل اصلی بروز شکست در زندگی انسان، نبودن اشتیاق لازم محسوب میگردد.
یکی از ارکان اصلی و مهم در ایجاد انگیزه شخصی، قانون جذب میباشد. با برخورداری از این قانون، قابلیت افزایش اشتیاق برای کارهای سخت میسر میگردد. به عنوان نمونه تا زمانی که ذهن و باور انسان به بینوا و فقیر بودن معطوف است، جذب کردن ثروت و پول برای او وجود نخواهد داشت، در نتیجه اشتیاق لازم برای قدم گذاشتن در مسیر ثروت و موفقیت نیز فراهم نمی شود. برای بهرهمندی از اشتیاق و انگیزش لازم، تغییر و اصلاح باورهای ذهنی و رفتاری بسیار حایز اهمیت میباشد. فرد در صورت برخورداری از نیروی انگیزشی مناسب، توانایی انجام بسیاری از کارهایی که حتی تصور آن برای دیگر مقدور نیست، را دارد. سختیها و مشکلات زندگی نیامدهاند که همیشه و هر لحظه بمانند، بلکه مشکلات آمده اند که پس از مدتی بروند. نبودن اشتیاق لازم در این زمینه برای برطرف کردن مشکلات، ممکن است که سبب ابقای آنها شود. بنابراین اولین گام برای ایجاد و افزایش نیروی انگیزش در طول زندگی، تفکر و اندیشیدن میباشد.
فاکتورهای تاثیر گذار و مؤثر در ایجاد انگیزه، توان، پشتکار و اقدام میباشد. برای شروع یک کار باید اقدام به تصمیمگیری برای انجام آن کار نمود. هر فرد در مسیر دستیابی به اهداف مد نظر خود، با مشکلات ریز و درشت مواجه میگردد. بسیاری ممکن است با برخورد با اولین مشکل از ادامه مسیر خود منصرف شوند، و عدهای دیگر با تلاش و پشتکار فراوان علاوه بر تحمل سختیها و ناملایمات، رسیدن به آرامش و موفقیت را برای خود به ارمغان آورند. تمرکز و انرژی که جهت دستیابی به هدف، به وسیله فرد اختصاص داده می شود، توان نام دارد. صرف توان بیشتر برای انجام کارها، موجب نزدیک شدن شخص به اهداف از پیش تعیین شده خود میشود.
انگیزه در دو نوع درونی و بیرونی وجود دارد. انگیزش درونی در نتیجه رفتار و عمل خود فرد به دلیل رضایت درونی و کسب لذت ایجاد میگردد. به بیان دیگر، انگیزش درونی در برگیرنده شکوفایی استعدادهای درونی، کشف فرصتها و اشتیاق لازم برای انجام دادن کارها با هدف رضایت درونی میباشد. انگیزش بیرونی از محیط در فرد به وجود میآید و در برگیرنده تحسین دیگران، اعتبار اجتماعی، پاداش و دور شدن از تنبیه است. برای ایجاد تعادل و توازن در زندگی، بررسی و شناخت اشتیاق درونی و بیرونی بسیار حایز اهمیت میباشد.
یکی از راههای افزایش انگیزه یافتن علت رکود و بیحوصلگی میباشد. به وجود آمدن رکود در زندگی به سبب کاهش اعتماد به نفس، خستگی، بیحوصله بودن و هراس از انجام کار می باشد. با استفاده از ورزش، خواب کافی، تغذیه مناسب و افزایش اعتماد به نفس میتوان اشتیاق لازم را در خود به وجود آورد. یکی دیگر از روشهای افزایش اشتیاق، ثابت قدم بودن در تمام مسیر میباشد. بهرهمندی از قوه خلاقیت، یادداشتبرداری از اهداف مد نظر، مطالعه و بررسی در مورد تمام ابعاد انجام کار، پیوسته و آهسته قدم برداشتن، داشتن نگرش و دید مثبت، واهمه نداشتن از شکست و ناکامی، اندازه گرفتن میزان پیشرفت به دست آمده و بررسی و شناخت علتهای شادی و خوشحالی از دیگر عوامل تاثیرگذار در افزایش انگیزه به شمار میروند.
پاسخ به نظر